■ اپیزود اول آموزشی
■چگونه از جزییات ملموس برای تقویت نوشته خود استفاده کنیم -
☆ مسیرهای قدیمی به مقصد های بکر و ناشناخته و جدید نخواهند رسید . ☆
پس با توجه بر اهمیت فراگیری دانش و فن نویسندگی خلاق و آشنایی و اشراف کامل بر سبک ها و فرم ها و تکنیک های رایج و متداول در این عرصه ، شما ملزم به انجام اقدامی جثورانه و ساختار شکن خواهید بود تا بلکه بتوانید از ادغام هرآنچه فراگرفته اید با شخصیت و تجربیات زیستی خودتان ، اثری بی بدیل نوآورانه و منحصر بفرد خلق نمایید .
تصویر سازی شفاف نویسنده برای مخاطب یکی از نکات مهم و تاثیر گذار محسوب میشود اگر دست کم آثار محمود دولت آبادی را مطالعه کرده باشید بخوبی از اهمیت شرح جزییات در یک متن قوی آگاهی دارید
جزییات عینی و ملموس به شما در نوشتن یک داستان جذاب کمک میکند تا تصاویر را در ذهن خواننده قرار داده و به آنها در تصویر سازی داستان کمک کنید.
شاید اینک برایتان سوالی پیش بیاید که ؛
□منظور از جزییات ملموس در عرصه ی نویسندگی خلاق چه چیزی است ؟
■خب پاسخش به این شرح است :
جزییات ملموس توصیفات دقیق قابل تجسم و شفاف به همراه خصوصیات منحصربفرد است.
چرا داستانها به جزییات نیاز دارند؟
زیرا شفافیت و جزییات، پاسخی را از جانب خوانندگان بر میانگیزاند. وقتی نویسندگان جزییات عینی و ملموس ارائه میکنند، نوشته آنها قانع کننده تر، داستانشان جذابتر و کاراکترهایشان زنده تر میشوند.
در اثر بوف کور از صادق هدایت اشاراتی جزئی و گذرا به شغل پیرمرد خنزر پنزری شده بود و چه زیبا تصویری از وی در ذهن تک تک مخاطبین نقش بست . گویی همگان چنین شخصی را در زندگی روزمره دیده باشند و یا اینکه گویی وی بیشتر از یک کاراکتر است و جان دارد و در باورمان زنده است .
در مقایسه با زبان انتزاعی، که به توصیف افراد، صحنه و رویدادهای در سطح مفهومی میپردازد، زبان ملموس تصاویر شفافی را به ذهن خواننده متبادر میکند. یک نوشته خوب ترکیبی از زبان ملموس و ایدههای انتزاعی است. جزییات شفاف و ملموس برای نوشتن یک داستان جذاب ضروریاند.
●○●○●○●○●○●
■چند شیوه برای استفاده از جزییات ملموس در نوشته
□ملموس کردن نوشته کار آسانی است. در زیر به چند راهکار برای استفاده از جزییات ملموس در نوشته اشاره میکنم:
□■□■
1_
با فرض بر اینکه نویسنده تعبیری از نقاش زمانه ی خود باشد و واژگان و جملات نیز هریک در نقش رنگ و بوم و قلم او . آنگاه میبایست تصاویر را با کلمات نقاشی کرد . یعنی اگر در محتوای اثر داستانی تان مشغول وصف و شرح حال یک لوکیشن و فضا و یا منظره و یا شخصیت و کاراکتر و یا انجام عملی درون داستان هستید لحظه ای مکث کنید " مجدد خودتان بخوانید و با خود قضاوت کنید که آیا مخاطب میتواند از این نوشته و جملات تجسم خوبی از ان به دست آورد یا نه ؟...
یعنی اینکه اگر در حال توصیف یک شخص، آیتم، محیط یا عملی هستید، از خود بپرسید که آیا خواننده میتواند موضوع شما را در ذهن خود مجسم کند یا خیر. در غیر این صورت، جمله خود را اصلاح کنید و کلمات کلیدی را اضافه کنید که تصویر کاملی از آنچه شما توصیف میکنید به تصویر میکشد
■□■□
2_
– در هر پاراگراف از بدنه داستان، جمله موضوعی خود را مفهومی و جملات تفسیری خود را ملموس کنید. ایدههای بزرگ خود را در اولین جمله هر پاراگراف بیان کنید و سپس پاراگراف را با جزئیات پر کنید. اگر میخواهید، میتوانید جمله آخر خود را مفهومی بنویسید
■□■□
3_
عواطف و احساسات را از هر رنگ نوع و شکل به وسط بیاورید . بخندانید بگریانید سر شوق بیاورید و یا درمانده و ناامیدش کنید . به عرش برده و با ملاچ بر فرش بکوبانید . عصیانزده اش کنید . انگشت نما و دشمن شادش کنید . غرور بر باد رفته اش را باز برگردانده و ثابت قدم و پابرجایش کنید . سست و متزلزل یا که با اراده و قوی بودن شاخصه های خوبی ست اما از آن بهتر چنین است که بتوانید کاراکتر خود را در حالات متفاوت وصف کنید . زیرا که زندگی نیز براستی چنین است . فراز و فرود های تقدیر و یا اشتباهات در انتخاب و تصمیمات غلط را در سرنوشت افراد داستان تان نشان دهید . از جزییات احساسی استفاده کنید . حواس اصلی بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی هستند. با برانگیختن این حواس به راحتی میتوانید توصیفات ملموسی ایجاد کنید. اگر در حال نوشتن یک داستان کوتاه هستید که در آن کاراکتر اصلی یک فنجان قهوه مینوشد، آن قهوه را توصیف کنید. در مورد عطر، رنگ و دمای آن به خواننده توضیح دهید
■□■□
4_
برای درک بهتر مطلب هر از چندگاه ذکر مثالی خلاقانه بیاورید . و مثالهای مشخصی ارائه دهید. اگر میخواهید مطمئن باشید که خواننده مفهومی را درک میکند، آن را با ارائه مثالی از آنچه در مورد آن صحبت میکنید، دنبال کنید. به عنوان مثال، اگر در مورد چگونگی تجلی مفهوم «سفر قهرمان» در ادبیات و فیلم مینویسید، جملهای از داستانهای معروفی مانند هری پاتر یا جنگ ستارگان را بنویسید. یا اگر میخواهید یک تجربه شخصی از دوران کودکی خود را توصیف کنید، فعالیت خاصی را که با بهترین دوست خود انجام دادهاید توصیف کنید.
■این متن برای محیط وبلاگ بیان BAYAN.IR بازنویسی شده است. □ شین براری SHAHROOZ ◇ BRARY ♡ SEYGHALANY ♤ SHIN ♡ ♧ BRARY
★ ☆ ★ ☆-☆¤•●•¤☆-☆ ★ ☆ ★
Lets'go.... starting ..... episode 2
■اپیزود آموزشی دوم
□هفت ایده برای نوشتن داستان تعلیق محور
"توانایی دیدن یک ایده داستانی پنهان از ارزشمندترین مهارتهای خلاق نویسندگی است. گاهی اوقات به هنگام مواجه شدن با صفحه خالی تنها چیزی که لازم است چند عنصر هیجان انگیز داستانی و تمایل برای سپردن خود به دستان تخیل است.
● ۷ ایده خلاق برای نوشتن داستانهای تعلیقی
چه آماده نوشتن داستان هیجان انگیز، داستان کوتاه ترسناک، قتلی اسراری یا هرنوع داستان ترسناکی باشد، به یاد داشته باشید که در اصل میخواهید یک داستان تعلیقی بنویسید. معلق نگه داشتن خواننده باعث میشود تا او خواندن را تا انتها ادامه دهد. میتوانید از ایدههای زیر برای نوشتن داستان تعلیقی خود استفاده کنید:
بیرون بروید و یک صحنه عادی را مشاهده کنید. آن را در دفترچه خود یادداشت کنید، حداقل در یک صفحه صحنه سازی و افراد موجود در آن را توصیف کنید . حال داستان را تغییر دهید و تصور کنید هر چیزی که توصیف کردهاید آنگونه نیست که به نظر میرسد بلکه رازی سربه مهر در آن صحنه وجود دارد. کاراکترها کسانی نیستند که فکر میکنید بودهاند. وحشت زده شوید.
دو داستان را به طور تصادفی از یک منبع خبری انتخاب کنید و به شکلی ملموس آنها را بهم ربط دهید. در یک صفحه از دفترچهتان درباره روشهایی که دو داستان به طور مخفیانه با هم ارتباط دارند، بنویسید. ارتباطاتی غیرمنتظره بین افراد و عناصر هر دو داستان ایجاد کنید. از پرشهای غیرمعمول نهراسید.
از روی داستانهای افسانهای که در بچگی با آن بزرگ شدید مطلبی کلیشهای انتخاب و در داستان خود بگنجانید.از زاویه دید شرور یا کاراکتر فرعی صحبت کنید و داستان را از هر جایی به جز ابتدای داستان شروع کنید.
داستانی را آزادانه بر اساس زندگی واقعی بنویسید، اما جهت دیگری به آن بدهید. شاید به تازگی در جشن تولد دوستتان شرکت کرده باشید. داستانی بنویسید که از یک مهمانی شروع شود اما کم کم از واقعیت فاصله بگیرد. روز بعد در بیمارستانی از خواب بیدار میشوید. کارآگاهی به شما میگوید شما و مهمانی دیگر تنها کسانی هستید که از مهمانی جان سالم به در بردهاید. اما شما چیزی به خاطر نمیآورید.
برای افزودن به بار تعلیقی داستان، از تکنیک وارون پنداشت استفاده کنید. داستانی درباره دو قاتل سریالی رقیب بنویسید که هم اتاقیاند اما نمیدانند که دیگری قاتل است. وقتی جسدی در نزدیکی خانه آن دو نفر پیدا میشود، به هم دیگر مشکوک میشوند.
یک داستان تعلیقی حول محور علمی تخیلی بنویسید. داستانی در مورد جهانی ویرانه و علمی تخیلی بنویسید که در آن خاموش مداوم حاکم است و آتش، نور و رگههایی از تکنولوژی منسوخ شده حیات را در آن تعریف میکنند و منابع نوری به قدری نایابند که هر کس برای بدست آوردنش حاضر است دیگری را بکشد.
با یک ایده عجیب سرگرم شوید. فرض کنیم در یکی از معدود شهرهایی که توسط ویروس زامبی همه گیر آلوده نشده، جشن هالووین برپا شده است. یک داستان عاشقانه خوفناک بین دو زامبی در حال فرار بنویسید: که یکی میخواهد دراز بکشد و از دید همه پنهان شود اما دیگری نشانههای از تسلیم شدن در برابر جنون افراطی خود را نشان میدهد.
♧♧♧♧♧♧♧♧
◇◇◇◇◇◇◇◇
■این متن برای محیط وبلاگ بیان BAYAN.IR بازنویسی شده است . □ شین براری SHAHROOZ ◇ BRARY ♡ SEYGHALANY ♤ SHIN ♧ BRARY
♤♤♤♤♤♤♤♤
♡♡♡♡♡♡♡♡
The End episode 2
lets' go Episode 3 Start
■چگونه از زاویه دید اول شخص بنویسیم -
#شین_براری

وقتی شروع به نوشتن یک داستان میکنید، باید مشخص کنید که برای روایت داستان خود از چه زاویه دیدی میخواهید استفاده کنید. نویسندگان تازه کار غالبا زاویه دید سوم شخص را برای داستان کوتاه یا رمان خود انتخاب میکنند اما زاویه دید اول شخص گزینه بسیار خوبی برای فعال کردن داستان شما و وارد کردن خوانندگان به ذهن کاراکترهایتان است. شروع داستان از زاویه دید اول شخص در تثبیت لحن داستان تا انتها نقش کلیدی دارد .
□۷ راهکار برای شروع داستان با زاویه دید اول شخص
زمانی که مشخص کردید کدام کاراکتر باید از زاویه دید اول شخص صحبت کند، وقت آن است که ابتدای داستان را بچینید. داستانهایی که از زاویه دید اول شخص روایت میشوند اهداف مشخصی دارند که نویسنده سعی میکند برای بخشیدن لحن خاصی به داستان انها را براورده کند. در زیر به چند نکته برای آغاز داستانی با زاویه دید اول شخص اشاره میکنیم:
لحن شفافی داشته باشید. لحن راوی شما باید مشخص و مستمر باشد، بخصوص در ابتدای داستان . اگر برای روایت داستان خود از لحنی قدرتمند و متمایز استفاده کنید، خوانندگان بلافاصله متوجه لحن راوی میشوند. لحن راو، ی خوانندگان را وارد ذهن کاراکتر شما میکند و نگرش او را نسبت به دنیا نشان میدهد .
از میانه صحنه شروع کنید. داستانهایی که زاویه دید اول شخص دارند از میانه یک صحنه شروع میشوند. یکی از مزایای روایت از زاویه دید اول شخص کم کردن فاصله بین خوانندگان و اتفاقات داستان است. اگر از میانه داستان شروع کنید خواننده میتواند رویدادها را از دریچه چشم کاراکترتان مشاهده کند .
کاراکترهای مکمل را زودتر معرفی کنید. کاراکترهای مختلف را در ابتدای داستان معرفی کنید. اگر راوی کاراکتر اصلی است، معرفی کردن کاراکترهای دیگر روشی عالی برای صحنه سازی و نشان دادن رابطه قهرمان داستان با کاراکترهای دیگر داستان است. ممکن است حتی یک کاراکتر ثانویه را هم به عنوان راوی انتخاب کنید. تنها به این دلیل که از زاویه دید اول شخص مینویسید به این معنی نیست که باید راوی، قهرمان داستان باشد.
از لحن معلوم استفاده کنید. اگر به جای زاویه دید دوم شخص یا سوم شخص، زاویه دید اول شخص را انتخاب میکنید، حتما لحنتان را معلوم نگه دارید و از لحن مجهول دوری کنید. اتخاذ لحن معلوم نوشته شما را جذابتر و خواننده را شیفته داستان میکند.
قابل اعتماد بودن راوی را مشخص کنید. وقتی داستانی را از زاویه دید اول شخص مینویسید، همیشه گزینه استفاده از یک راوی غیرقابل اعتماد را دارید. در داستانهایی که راوی سوم شخص است، معمولا فرض میکنیم اطلاعات داده شده به ما حقیقت دارند. زاویه دید اول شخص، تجربیات راوی را در اختیار ما میگذارد. باید مشخص کنید آیا کاراکتر راوی زاویه دید دقیقی نسبت به دنیای اطرافش دارد و اینکه چقدر میخواهید مخاطبان شما روایت را به شکل دقیق و درست دریافت کنند.
زمان جملات آغازین داستان را مشخص کنید. داستانی که زاویه دید اول شخص دارد میتواند در زمان حال یا گذشته روایت شود. اما بهتر است مشخص کنید که کدام زمان بهتر داستان شما را تعریف میکند. آیا داستان شما بازتابی از رویدادهای گذشته است یا گزارش لحظه به لحظهای از اتفاقات زمان حال؟
جملات آغازینی را که به زبان اول شخص نوشتهاند در آثار ادبی مطالعه کنید. یکی از راههای درک بهتر چگونگی تعیین راوی اول شخص در آغاز داستان، مطالعه جملات آغازین رمانها و داستانهای کوتاه معروف از زاویه دید اول شخص است. جمله اول، عنصر کلیدی هر داستان است و باید اهداف منحصر به فرد مختلفی را در روایت تامین کند. جمله اول باید افکار کاراکتر را بازگو کند و علاوه بر اینکه ما را وارد خط اصلی داستانی کند، لحن کاراکتر را به وضوح مشخص کند .