تهران - ایرنا - داوری مخاطبان هر اثر درباره محتوا، ساختار و مضمون آن، نقد اثر نامیده می‌شود که می‌تواند شفاهی یا مکتوب، مختصر یا مفصل، توصیفی یا تحلیلی، سطحی یا عمیق، یک جانبه یا چند جانبه و منصفانه یا مغرضانه باشد.

روزی که برای پوشش خبری مراسم نقد کتاب یکی از نویسندگان دهه شصتی پرحاشیه و جنجالی  حاضر شدم، شمار زیادی از میهمانان از جمله  دانشجویان و نسل سومی ها و گاه دانش آموزان پشت کنکور مانده و چند تن محدود از دولتی ها و غیردولتی ها را در انتظار آغاز مراسم دیدم؛ مراسمی که قرار بود در آن ابتدا نویسنده درباره اثر خود توضیحاتی ارائه کند و پیرامون  سوءتفاهُمات عقیدتی و دینی رخ داده پیرامون استعاره ی ادبی  با عنوان "درخت هشتم"  و گنبد و زری جنس طلایش که سبب نرسیدن نور خورشید و خشکیده شدنش گردید  توضیحاتی  بدهد.  زیرا این استعاره از سرقت درخت هشتم،  یعنی درختی با پلاک هشت،  در سیر و رَوَندِ  داستان بلند وی ،  سبب بروز اعتراضات جسته و گریخته ای میان اهالی نشر و ادب  گشته است.   کتاب مورد نظر این جلسه و همایش نقد کتاب،   با عنوان  روی جلد  "خانه.باغ "    بقلم نویسنده ء صریح القلم و کاریزماتیک  دنیای نویسندگی خلاق  شهروز براری صیقلانی  میباشد.

شایان ذکر است که این جلسه در سالن ویژه ی کارکنان  دولتی و با دعوت  یک مسول رده بالا در جایگاه مدیران  مایل به طیف اصولگرا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ،  حوزه نظارت بر نشر کتاب و سانسور  و بازوهای اجرایی  مسلح به سلاح سردی به نام ، تیغ تیز ممیزی کتاب   برگزار گردید. لذا تمامی مهمانان و اهالی اهل قلم،  خود را ناچار و موظف بر پذیرفتن این دعوت هدفمند،  دانسته و در جلسه نقد کتاب خانه باغ  و  آثار دیگر شهروز براری صیقلانی حاضر و ناظر گشتند. روزنامه شین براری 
از بَدوِ ورود  ،  اتمسفر سنگین و خفقان الودی  بر فضا حاکم بود،  و وقتی یکی از مسیولان دولتی با هزینه و برنامه ی ریزی شخصی و  انجام تدارک و پشتیبانی  همچین جلسه ی نقد کتابی را  ساپورت و پشتیبانی میکند  به دو معنا و مفهوم میتوان آنرا  تعبیر نمود.  
حالت نخست ؛  آن کتاب  بصورت  فرمایشی و سایه دار نوشته شده و مقاصد سیاسی و یا ایدیولوژی نهان در پس خلق آن اثر  وجود داشته،    که معمولا نویسندگان شریف و غیور ادبیات داستانی و اکثر اسامی نام آشنای حاضر در دایره ی آشنایان من و شما،  از این دسته نویسندگان  قلم به مُزد و فرمایشی نویس نبوده و نخواهند بود.    اما بطور مثال اگر نویسنده ای ناشناس و گمنام برای اولین اثر داستانی خود  از  موضاعاتی باب دل آقایان رده بالا،  همچون دوران انقلاب اسلامی،  یا  هفت سال دفاع مقدس،    یا  زیر شاخه های انقلابی و اسلامی  اثر ادبیات داستانی خلق کنند  ،  انگاه ممکن است از آنان چنین تقدیر و حمایت و نقد مثبت،  و تعریف تمجید و حتی تبلیغات نیز بکنند.  بطور مستند و ذکر مثال،  در بُرهه ای از تاریخ که ایران در تحریم و  بایکوت و  ناتوانی در فروش نفت خام،   و  کسری بودجه،  و اوج فشارهای روحی روانی،  مالی،   درمانی، اقتصادی، معیشتی ،  و هجوم  طاعون عصر جدید،  یعنی کرونا قرار داریم،  نویسنده محترمه، سرکار خانم بهناز ضرابی زاده از خاطرات شیرین و تلخ و ترش هفت سال جنگ تحمیلی کتابی منتشر کرده،  فاقد ارزش  ادبی،  هنری،   داستانی،  و..... اما با این حال  از او تقدیر،  و حمایت و تجلیل و حتی تبلیغات در نشریات کثیر ااانتشار  بعمل آمد. 
[]  حالت دوم ~~  در غیر اینصورت،  میتوان همچون من و همکاران خبرنگارم دوربین ها را برداشت و برای وقوع یک تراژدی ناعادلانه  آماده شد  و جنگ یک گلادیاتور محبوب در مقابل دیوِ دو سَر  و  هیولای  هفت سَر را  بنظاره بنشینیم. و
و نبرد یک نویسنده ی غیور و شرافتمند که تنها سلاحش اندیشه اش است و ابزارش قلم را  خواهیم دید آنهم در مجلس ختمی که برای لاپوشانی اسمش را  جلسه نقد کتاب  گذارده اند تا صورت خوشی داشته باشد.  
از ظواهر امر پیداست که نویسنده جوان و خوش قلم ما،  با علم بر اینکه چه آشوب و هجوم همه جانبه ای چشم انتظاریش را میکشد  به سالن آمده   با  سیستم اختاپوس وار  سرکوب و صدای دادخواه  خفه کن  که تکیه به ستون های دستِ کم  دو زارتخانه عریض و طویل دارد   با  شاعر پر آوازه ی وطن،  که در سالن چشم انتظار گذر زمان و آغاز جلسه بود  دو روز پس از جلسه نقد کتاب،  توقیف و از تجدید چاپ آن ممانعت بعمل آمد. و اسم نویسنده ء  مورد نظر نیز بهمراه اسم نویینده ی دیگری با نام   مرتضی مودب پور  بعنوان  ممنوع القلم های جدید در دولت تدبیر و امید،  کلید خورد.   تا جایی که  روزنامه کیهان در ستون فرهنگ و هنر،  تیتر بزرگ  ذکر کند  ؛  شین و میم  ممنوع القلم. (شین براری و میم مودب پور،  ممنوع القلم گردیدند)   توجه ؛{ شین براری اختصار هنری اسم بروی جلد اثار نویسنده ی خوش قلم شمالی با نام حقیقی شهروز براری صیقلانی،  میباشد  و   "میم" نیز اختصار هنری  آقای مرتضی مودب پور میباشد)  امین الضرب رشت زادگاه ممنوع القلم و ممنوع الصدا، ممنوع الچاپ،ممنوع الشعر
خلاق و ساختار شکن که صاحب سبک خاص خودش در چیدمان واژگان است و آثاری بی بدیل  ادبیات داستانی بلند با هجم و کمیت 380 صفحه را بطور  نثر آهنگین،   و سبک سپید مینویسد،،  سپس دو منتقد، نظر خود را درباره محتوا و نقص ها و کاستی های آن بیان کنند. 
با مشاهده نویسنده که ماسک بر دهان و بینی می رفت تا در جایگاه قرار گیرد، شوکه و وقتی متوجه شدم، وی تحت شیمی درمانی است، با خود فکر کردم چه لزومی برای برگزاری مراسم نقد اثر این داستان نویس برجسته در چنین شرایطی وجود داشته که وی را مجبور به حضور در نشست نقد اثرش کرده است. 
یکی از دست اندرکاران مراسم گفت،‌ قرار است از او تقدیر شود، از این رو وقت را غنیمت شمرده و نقد آخرین اثر این نویسنده را هم به این برنامه اضافه کردیم. 
تا اینجای ماجرا خوب بود زیرا قرار بود از یک داستان نویس صاحب نام با آثار متعدد (داستان کوتاه و رمان) تجلیل شود، سخنان وی درباره رمان، زمان صرف شده برای این اثر و بیان اهداف برای نوشتن کتاب که تمام شد، نخستین منتقد در زمان تعیین شده(20 دقیقه) شروع به صحبت کرد. 
وی لابلای تعاریف از نویسنده و بخش هایی از کتاب، به آرامی و بدون اهانت به خالق اثر نقد خود را درباره ‌محتوا، ‌دیدگاه های نویسنده و اثرگذاری کتاب بیان کرد. 
منتقد دوم که به نظر می رسید از قبل کمر به خدشه دار کردن وجهه اجتماعی و حرفه ای نویسنده بسته بود، با این شرط که 40 دقیقه زمان برای صحبت نیاز دارد، کار خود را آغاز کرد؛ آغازی که خوب اما پایانش با اشک های نشسته بر چشمان نویسنده و بسیاری از حاضران در جلسه همراه بود. 
این منتقد جوان پس از بارها حمله لفظی به خالق اثر، دیدگاه های وی را تقبیح و به طور آشکار وی را مروج لهو و لعب معرفی کرد. 
این منتقد در جایی که نویسنده فقط شنونده بود و به دقت به صحبت های او گوش فرا داده بود، پا را فراتر گذاشته و اعتقادات خالق رمان را زیر سووال برد؛ اقدامی که تعجب میهمانان را در پی داشت. 
برخی به نشانه اعتراض به این شیوه نقد جلسه را برای لحظاتی ترک کردند و دیگران نیز نظاره گر بغض بر گلو و اشک های به چشم نشسته این رمان نویس بیمار شدند. 
تنها جمله ای که پس از نقد 40 دقیقه ای منتقد یاد شده از لبان نویسنده قصه ما جاری شد این بود: دیگر چیزی نمی نویسم. 
این را هم باید اضافه کرد، این منتقد از خبرنگاران خواست، در صورتی که می خواهند، این نشست را پوشش دهند، باید نقد 25 صفحه ای آماده را که وی با خود به همراه داشت، ‌منعکس کنند در غیر این صورت تکذیبیه وی را به همراه خواهد داشت. 

** تضارب آرا نه ترور شخصیت 
مدیر مرکز تبادل کتاب درباره جلسات نقد کتاب به خبرنگار ایرنا می گوید: تجربه برگزاری بیش از 40 جلسه نقد کتاب در این مکان نشان از توجه به چهار مولفه اصلی ساختار،‌ اجرا، سوژه و مخاطب در این باره دارد. 
سیدمحمد بحرینیان یکی از اهداف برگزاری نقد کتاب را، بهتر دیده شدن اثر دانسته و می افزاید: ضروریست مجری جلسه نقد کتاب کارشناس آن حوزه باشد بدان معنا که اگر قرار است یک کتاب شعر مورد نقد و بررسی عمیق قرار گیرد، حتما مجری جلسه شاعر و یا آشنا با این عرصه باشد. 
وی با بیان اینکه یک مجری که اشراف به موضوع کتاب نداشته باشد، بکار این جلسات نمی آید، درباره سوژه یابی برای نقد کتاب ادامه می دهد: نباید جلسات نقد کتاب بر اساس سلیقه نویسنده و یا منتقد برگزار شود زیرا ممکن است برخی سوژه ها به ذائقه مخاطب خوش نیاید و جذابیتی نداشته باشد، از این رو باید هدف این جلسات مردم و اهالی مطالعه باشند. 
این فعال فرهنگی با بیان اینکه سوژه های انتخابی برای جلسه نقد می تواند مناسبتی، آیینی و یا ملی باشد، با ذکر مثالی اضافه می کند: قصد نقد برخی کتاب های «روان شناسی موفقیت» موجود در بازار که مبتنی بر روش ها و مبانی غرب بود را داشتیم؛ کتابهایی که زیاد منطبق با سبک زندگی ایرانی - اسلامی نبود، از این رو به دنبال بهانه ای برای برگزاری آن بودیم. 
وی می گوید: تغییر رییس جمهوری آمریکا و انتخاب دونالد ترامپ بهانه ای شد تا چند جلد از کتاب های وی نظیر «بزرگ فکر کن» که در ایران ترجمه و منتشر شده، مورد نقد و بررسی قرار گیرد، در واقع این فرصت را غنیمت دانسته تا جایی که در پوستر جلسه نقد این کتاب از عکس ترامپ استفاده شد که مخاطبان زیادی را هم به این جلسه جذب کرد. 
بحرینیان درباره تعداد حاضران در نشست نقد کتاب با بیان اینکه کیفیت بر کمیت ارجح است، می افزاید: نوع مخاطب که در جلسات نقد کتاب حاضر می شوند، بسیار اهمیت دارد، بنابراین باید از افرادی برای حضور این جلسه دعوت کرد که اثر را مطالعه کرده و بر موضوع اشراف دارند، هر چند تعداد آنها اندک باشد یعنی نباید کیفیت را فدای کمیت کرد. 
وی ادامه می دهد: جلسه نقد کتاب برای مخاطبی که آن را نخوانده اما در جلسه حاضر شده، زیاد کارآمد نیست و می تواند برای آن جلسه یک ترمز به حساب آید. 
بحرینیان با تاکید بر تضارب آرا در جلسات نقد کتاب می افزاید: نباید از این نگران بود که حرف مخالفی هرچند تند در این جلسات زده شود بنابراین باید بدون پیش فرض وارد جلسات نقد شد و تصمیم نهایی را به مخاطبان واگذاشت، در صورت وجود تضارب آرا به تصمیم گیری درست تر می توان رسید. 

** منتقد به دنبال مطرح شدن نباشد 
مدیر مرکز تبادل کتاب با بیان اینکه منتقد نباید دنبال دیده شدن خود در جلسه نقد باشد، می گوید: چنین منتقدی می تواند کاری کند تا آن کتاب دیده نشود، بنابراین در بیشتر مواقع شاهدیم در جلسات نقد کتاب یا فیلم، منتقد بیشتر دنبال مطرح شدن خود است. 
وی ادامه می دهد: نقد با تخریب تفاوت اساسی دارد، گرچه در برخی جلسات شاهد خدشه دار کردن شخصیت نویسنده و نه نقد کتاب هستیم در حالیکه نیاز است در جلسات نقد بیشتر درباره اثر صحبت شود و مساله شخصی نشود. اما متاسفانه در جلسه ء نقد اثر  "پستوی شهرخیس" از جوان پویا و نوقلم جامعه داستان نویسان  فارسی یعنی جناب آقای شهروزبراری صیقلانی ،  ما شاهد  رفتار مغرضانه و تخریبگرانه از جانب منتقد دوم بودیم.  که همانگونه که حضرتعالی،شاهد بودید  اکثر بزرگان و ریش سفیدان  و اهالی نشر و ادب  به نشانه ی اعتراض برابر چنین نقد غیرحرفه ای و تخریبگری،  سالن را ترک نمودند و  تنها شخص نویسنده به همراه چند جوان و خبرنگار  درون سالن ماندند.    
خبرنگار ؛  در تایید فرمایش شما،  خاطر نشان کنم که قشر خبرنگار  فارغ از حق و یا ناحقی  و بی عدالتی در قبال سوژه ء خبری،  موظف است  در صحنه بماند و رویداد های به وقوع پیوسته  ای که پشت درب های بسته و دور از چشمان مخاطبان رخ داده را  بطور منصفانه ای ثبت و انتقال دهد،  از همین بابت است که در لحظات خروج تمامی افراد حاضر در سالن به نشانه ء اعتراض به منتقد  ،  بنده و همکارانم از سر مسولیت و  نفس وجود شغل خبرنگاری ،  ناچار در صحنه و سالن ماندیم  تا  حاضر و ناظر  بر  بی عدالتی و  تبانی سهمگین  بر علیه نویسنده ء  خوشفکره دهه شصتی و شمالی کشورمان باشیم. شایان ذکر است که منتقد تخریبگر و  آماتور دوم در جلسه امروز ،  از جانب مدیر برنامه نقد ادبی و مسول سالن  انتخاب و در برنامه گنجانده شده بود  و بعبارتی رُک و بی پرده خدمتتان عرض کنم که  شخص شما(بحرینیان) مدیر برنامه و مسول سالن همایش می باشید،  و از شدت شرمساری و یا عمق تاسف انگیز دسیسه ء سیستماتیک بر علیه نویسنده شین براری  اکنون در کنار بنده ایستاده و در نقش،یک فرد منطق گرا  و  وجدان محور  به پرسش های بنده و همکارانم پاسخ میدهید ،  و این در حالی است که تمامی اهالی خِرَدمند و قلم بدست جامعه ادبی  بی آنکه اختتامیه این جلسه نقد و معرفی اثر را همراهی کنند  به نشانه ء اعتراض سالن و جلسه را ترک کردند   و بنده شاهد تلاش های بی اثر جنابعالی برای خواهش و تمنا و استدعای بی وقفه برای بازگرداندن حضار به جایگاه شان بودم ،   اکنون چه توضیحی برای توجیه و یا رفع سوءتفاهم های رخ داده برای ارایه دارید؟ 
بحرینیان؛  بنده به سوالات شما پاسخ نمیدم، شما از ابتدا از درب دوستی و تاٰمُل جلب اطمینان کردی که چنین گستاخانه و بی خردانه  سیاه نمایی کنی،  بفرمایید بیرون لطفا،،  بفرمایید بیرون...  نگهبااااان،   حراست کجاست؟ ... 
خبرنگار؛ آیا بنظرتان  هنوز برای اهالی نشر و نویسندگان ادبیات داستانی  عیان و اشکار نشده که شما یکی از زیرشاخه های  سیستم  سانسور و بازوی اجرایی  تیغ تیز ممیزی و بایکوت نویسندگان محبوب  و  تخریب کننده ء وجهه نویسندگان  صریح القلم  و  رُک نویسان وطن هستید!؟    آیا این شخص شما با چند تن از لباس شخصی های موسوم به   (بچه های بالا)  نبودید که یک به یک به تمامی   انتشاراتی های میدان انقلاب تهران مراجعه نموده و بطور شفاهی و با لحن تهدید آمیز   ناشرین را از همکاری و یا عقد قرارداد با نویسندگان خاص منع و ممنوع نمودید و با عنوان جمله ی ؛ (دستور از بالاست،   در صورت مشاهده  جواز و پروانه کسب ناشر باطل میشه)   تمام ناشرین را از ادامه همکاری با نویسندگانی همچون ؛  فاطمه اختصاری_ مرتضی (میم) مودب پور _  شهروز(شین)براری صیقلانی_ یغما گلرویی...  منع نمودید... 

(در این لحظه با برخورد فیزیکی و سد حراست سالن  همایش،  به خارج از تالار راهنمایی شدم.)  
 
به گفته بحرینیان، در برخی موارد شاهد تسویه حساب های شخصی در این جلسات هستیم که پسندیده نیست. 

** جلسه نقد پس از گذشت چند ماه از زمان انتشار کتاب 
وی با بیان اینکه در بیشتر مواقع برای کتابی که به تازگی رونمایی شده، جلسه نقد برگزار می شود، می افزاید: در مرکز تبادل کتاب تاکنون چنین جلسه ای برگزار نکرده ایم اما کتابهایی که تازه منتشر شده اند، طی مراسمی به همراه جشن امضا رونمایی می شوند و خوانندگان کتاب، از دست اندرکاران آن اثر امضا می گیرند. 
بحرینیان ادامه می دهد:‌ برای کتابی که تازه رونمایی شده به دلیل آنکه زمان زیادی از در اختیار قرار گرفتن آن نمی گذرد، نمی توان جلسه نقد برگزار کرد از این رو باید اجازه داد از زمان انتشار چند ماه بگذرد تا به اندازه کافی خوانندگان زمان برای مطالعه آن داشته باشند. 
به باور وی، اثری که به اندازه لازم دیده نشده، قابلیت نقد ندارد. 

** نقد تکنیکی و فنی باشد 
مدیر نشر دف نیز با تاکید بر نقد فنی و تکنیکی بر کتاب به خبرنگار ایرنا می گوید: ساده ترین کار برای نقد یک کتاب این است که کسی جمله ای بگوید و فردی دیگر آن را رد کند و بگوید، ایدئولوژی من طوری دیگر است بنابراین این گونه نقد اشتباه است، منتقد باید از ابتدا تا آخر، نقاط ضعف و قوت یک اثر را به مردم منتقل کند. 
حمید شعبانی می افزاید: منتقد باید علاوه بر اینکه از ویژگی های یک اثر صحبت می کند، با انصاف نقاط ضعف و قوت آن را بیان کند بدان معنا که رویکردهای خوب و بد را توامان و در چارچوب جهان اثر ببیند. 
به گفته وی، منتقد لازم است معیارها را از خارج از اثر آورده و قضاوت کند نه اینکه اثر را بر اساس معیارهای شخصی و آرزوهای خود نقد کند زیرا در این صورت وی می تواند کتابی منطبق با آرمان های خود بنویسد. 
مدیر نشر دف با تاکید بر ماهیت نقد فنی و تکنیکی ادامه می دهد: نقدی که خارج از این اصول باشد، نقد نیست و لازم است فردی که در جلسه متوجه چنین نقدی می شود، از منتقد بخواهد فقط درباره اثر حرف بزند. 
به گفته شعبانی، عناوین، نوع متون و اینکه نویسنده به وسیله متن اثر، به هدف رسیده و یا خواننده را در آن ناکام گذاشته از جمله مواردی است که منتقد می تواند به آنها اشاره کند. 

** منتقد حب و بغض نداشته باشد 
مدیر نشر دف با بیان اینکه منتقد نباید در کار نقد کتاب نسبت به منتقد حب و بغض داشته باشد، اضافه می کند: بیش از چهار دهه است که از این ناحیه آسیب جدی دیده ایم، همواره معیار قضاوت ها، ایدئولوژی های شخصی و قالب بندی نشده است، با چنین برخوردی درباره اثر هنری، ادبی و حتی علمی موقعیت دانشجویان و اساتید را گاهی اوقات به خطر انداخته ایم. 
شعبانی می گوید:‌ از آنجا که فکر می کنیم یک فرد از نظر فکری سازگاری با ما ندارد، او را به زمین می زنیم، در صورتی که در جامعه به دنبال توسعه هستیم و می خواهیم به استانداردهای بین المللی برسیم لازم است، به تخصص ها و مهارت ها اهمیت داده و به آنها حرمت گذاریم. 

** پرهیز از توجه به جناح بندی های سیاسی 
مدیر انتشارات تیمورزاده نیز در این باره به خبرنگار ایرنا می گوید: لازم است مخاطبانی که در جلسات نقد کتاب حضور می یابند، از گروه ها و اقشار مختلف باشند، به عنوان مثال برای جلسه نقد کتاب پزشکی باید علاوه بر دعوت از دانشجویان این رشته، از اساتید دانشگاه نیز خواست در این جلسه حاضر باشند. 
فرهاد تیمورزاده با ذکر مثالی توضیح می دهد: در جلسه نقد یک کتاب دارویی (ایران فارما) از انتشارات تیمورزاده یکی از مواردی که مورد نقد قرار گرفت، فاصله میان انتشار دوباره کتاب بود؛ نقدی که باعث شد، کتاب در شرایط بهتری قرار گیرد. 
تیمور زاده با بیان اینکه وضعیت داروها بطور دائم در حال تغییر است می افزاید: به دلیل اینکه اطلاعات چنین کتابی نیاز به تغییر، به روز شدن و ویراست دارد، نباید فاصله انتشار آن با نوبت بعدی طولانی باشدبنابراین نقد وارده بسیار صحیح بود. 
این فعال عرصه نشر با تاکید بر دعوت از افراد متخصص در جلسه نقد کتاب ادامه می دهد: نظر مخاطبان این جلسات بسیار مهم است هر چند منتقد نیز باید توجه کند بدون حب و بعض های سیاسی و جناحی حتی درباره ناشر علمی، شخصیت نویسنده را تخریب نکند. 
وی با بیان اینکه برخی به دلیل اینکه از خط و ربط نویسنده خوششان نمی آید و همین بهانه ای برای نقد کتاب می شود، اضافه می کند: ضرورت دارد در نقد کتاب به ماهیت کتاب فارغ از جناح بندی سیاسی، نقش کتاب و تاثیری که بر مخاطب دارد، محتوا، ظاهر، ابعاد، قطع کتاب،‌ ناشر، کیفیت جلد، حجم کتاب و رنگ جلد آن توجه داشت. 
فراهنگ ** 1880 ** 1071 ** خبرنگار: پروین اروجی ** انتشار دهنده: امید غیاثوند